تمام بنیاد تئوری انتخاب بر این دو پایه استوار است:
اول: انگیزه درونی
تمام آنچه که از انسان سر میزند، یک رفتار است. همه رفتار آدمها از یک انگیزه درونی ناشی میشود. بر اساس تئوری انتخاب هیچ رفتاری بر اساس انگیزه های بیرونی ساخته نمیشود. بنابراین انسان همیشه رفتاری را از خود نشان خواهد داد که از انگیزه های درونی خودش ناشی شده باشد. پس میتوان نتیجه گرفت که انسان مسئول تک تک رفتارهای خودش است.
دوم: انتخاب
انسان رفتارهای خودش را انتخاب میکند، یعنی هیچ رفتاری از بیرون به انسان تحمیل نمیشود.
مثال: فرض کنید در خیابانی در حال راه رفتن هستید، ممکن است یک انسان دیگر به شما حرف ناشایستی بگوید یا یک ماشین جلوی ماشین شما بپیچد و بدون اینکه شما نقشی داشته باشید بتواند باعث تصادف شود. درست است که شما در ایجاد رفتار شخص مقابل نقشی نداشتید اما در اینکه با آن شخص چه رفتاری داشته باشید کاملا مختارید و هیچکس نمیتواند رفتاری را به شما تحمیل کند.
همانطور که قبل از این هم گفتیم دیگران قادر هستند که شما را به رفتاری دعوت کنند اما این شما هستید که انتخاب میکنید چه رفتاری با دیگران داشته باشید.
پس دوباره تکرار کنیم:
من وشما در مقابل تمام رفتارهای خودمان مسئول هستیم چون ما این رفتارها را انتخاب کردیم!


