اگر انسانی بخواهد شاد زندگی کند و بر زندگی خودش کنترل داشته باشد، باید نیازهای اساسی او برآورده شود که این نیازها عبارتند از:
نیاز اول: نیاز به بقا
نیاز دوم: نیاز به عشق و تعلق
نیاز سوم: نیاز به قدرت و پیشرفت
نیاز چهارم: نیاز به آزادی
نیاز پنجم: نیاز به تفریح
تمامی رفتارهایی که از ما سر میزند برای ارضای یک یا چند نیاز از لیست بالاست. این نیازها در هر فردی نسبت به فرد دیگر متفاوت است. میخواهیم این نیازها را توضیح بدهیم:
نیاز به بقا: برای ارضای این نیاز به خوراک، پوشاک، مسکن و احساس امنیت، نیاز داریم.
نیاز به عشق: بخشی از رفتارهای ما به خاطر نیاز به عشق و تعلق است. ما دوست داریم که دوست بداریم و دوست داشته شویم.
نیاز به قدرت و پیشرفت: از لحاظ ژنتیکی ما نیاز داریم که مانند نیاکان خودمان صاحب قدرت باشیم و رو به پیشرفت حرکت کنیم. وقتی از قدرت صحبت میکنیم، به معنای اعمال قدرت مانند یک دیکتاتور بر دیگران نیست! بلکه یعنی اینقدر بر زندگی خودت تسلط داشته باشی که دیگران نتوانند تو را به بازی بگیرند یا تحت سلطه خودشان قرار دهند. نیاز به قدرت یعنی نیاز به خودشکوفایی، نیاز به احترام، نیاز به حس ارزشمندی، نیاز به پیشرفت و نیاز به رسمیت شناخته شدن در نزد خود و دیگران.
نیاز به آزادی: این نیاز نیز ژنتیکی است که در پاسخ به نیاز به قدرت در ما به وجود آمده است. همه انسانها دوست دارند که آزاد باشند، خودمختار باشند و تعیین کنند که چه کاری را انجام دهند و چه کاری را انجام ندهند و هیچ چیزی بر آنها تحمیل نشود.
نیاز به تفریح: این نیاز توسط خیلی از انسانها نادیده گرفته شده و غیرضروری تلقی میشود. اما در واقع بسیاری از کارهایی که ما انجام میدهیم برای ارضای این نیاز است مثلا کار میکنیم تا پول به دست بیاوریم و با این پول به سفر برویم یا مهمانی بگیریم.
اگر هر کدام از این نیازها در ما نادیده گرفته شوند و برای آنها از درون تحت فشار قرار بگیریم ممکن است برای ارضای این نیازها رفتارهایی نامناسب انجام دهیم که در واقع جایگزین ارضای درست این نیازها قرار گرفته است.
این مطلب ادامه دارد...


